برای توست اینهمه ستاره ها به داما نم
برخیز تا گل بارانشان کنیم
از عطر آگنی لبانی تب دار
به ظرافت گل سرخی گمنام .
.به سفر کرده ای که آمدنش را خود بهار نوید خواهد
داد..
.و بارانی که خواهد شست
همهء مروارید های به دامن صبح ریخته ام را
وتو بالبخند هایت بوی عشق را
بوی شکفتن را
سراییدن را ...
تا فراسوی افق های دور
در غروب تنهایی
برایم هدیه خواهی کرد
کاشکی افق امروز خونین نبود از نگاه هایت